سنگ هم به حال من گریه گر کند بر جاست
بی تو زنده ام یعنی ، مرگ بی اجل دارم
بیدل جان دهلوی شما با گفتن "مرگ بی اجل دارم" کل حق مطلب رو ادا کردی.تامام.
سنگ هم به حال من گریه گر کند بر جاست
بی تو زنده ام یعنی ، مرگ بی اجل دارم
بیدل جان دهلوی شما با گفتن "مرگ بی اجل دارم" کل حق مطلب رو ادا کردی.تامام.
صادق جان هدایت حقیقتا برخی زخم ها قابل گفتن نیستند. گفتنش تف سربالاست و نگفتنش داستان خوره و روح آدمی...
از کنار دست تکان دادن آدمها بی تفاوت رد نشوید شاید اینبار برای خداحافظی نباشد، دارد غرق می شود!
کلمه ها به خودی خود غمگین نیستن حتی خنده رو هم میشه جوری گفت که ساعتها سنگینی بارش رو تو دلت حس کنی
اسمشو گذاشتم سیاهچاله ذهن...میدونم نه زمان مفهوم داره نه مکان
زمان داره به سرعت میگذره در حالی که من ساعتها در مکانی که نمیدونم تو کدوم خیابون و کوچه داره میگذره ، با تو زندگی میکنم زندگی به معنای واقعی لمس کردنش... گیر افتادم تو این سیاهچاله ای که زمانش داره میگذره اما زندگی کردن با تو نه!
پ.ن:فریدون فروغی هم داره از پشت پنجره ای میخونه که غم و غصه دلش را من میدانم و او...